من:سلاااام به همه

آرمینا:سلام...چیزه آممم تو همون دختره نیستی که  دیشب پیداش کردیم؟؟

من:بعععععله خودمم شما اسماتون چیه؟؟

-آرمینا

-آندرس(برادر آرمینا که خیلی رو مخ الکسا هست و روزانه ناقابل سه چهار بار با الکسا کل میندازه و بیشتر اوقات ضایع میشه!!)

-تینا

-آماندا

-بلا(دختر سیلور و بلیز)  

-مانیا(دختر جت و ویو)

آرمینا:اسم تو چیه؟؟

من:الکسا هستم 

آندرس:چرا نمیای تو استخر؟ خوش میگذره ها!!!!!!

من:با....نه نه من از آب میترسم البته ترس که نه...از خیسی بدم میاد

آماندا:آها که اینطور...هر جور راحتی...بچه هااااا من دارم میرم بالا 

بچه ها:منم میام

بلا:الکسا تو نمیای؟؟

من:ها؟چی؟ چرا الان میام

بلا:پس بدو بریم فقط مواظب اون....

من:بوففففففف!!(صدای زمین خوردن)

بلا:مواظب اون چوبه باش!

من:آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآِیییییییییییییییی ناقص شدم 

مانیا:بیخیال بزرگ میشی یادت میره پاشو بریم

من:بریم......هی کفشم کووووووو؟؟؟؟؟؟

آندرس:دست مننههههههه 

من:هییییی اونو پسش بدهههههه

آندرس:تونستی بگیرش!!!ها ها ها!!!!!!

بلا:آندرس  بازم کتک میخوای؟؟؟؟

آندرس:از اونجایی که من سرعتم زیاده هیشکی نمیتونه منو بگیره!!!!من رفتم!!!

آندرس داشت میدویید که باسر  رفت توی شکم شدوی بیچاره!!!!

تینا آروم در گوش من گفت:دخلش اومده!!!

من:حقشه  

آندرس:شدو من معذرت میخوام!!ناراحت که نشدی؟؟(یا حضرت شکلات تلخ 90 درصدی!!دخلم اومده!!!!!!)

شدو:نه مشکلی نیست!!!(بذار تنها گیرت بیارم!!!)فقط میخوام بگم که:(با داد بخونید)کفش الکسارو بهش پس بدهههههههههههههه

آندرس:چ...چ.....چشم...الکسا بیا کفشتو بگیر 

من:ممنون 

تینا:بابا!ما الان میاییم بالا

شدو:باشه فقط لفتش ندین 

تینا:باوشه

بعد همه رفتیم بالا

نظر دادن یا ندادن به خودت بستگی داره

نظرات شما عزیزان:

athena

ساعت19:47---26 مرداد 1393

[وب سایت]

داستانت باید حتما قشنگ باشه
این تازه اولشه!!!هنوز مونده!!!!:*

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: